وبسایت روشنگری

وبسایت روشنگری

سال اقتصادی مقاومتی اقدام و عمل

اینکه روحانی توانسته اجمالاً فضای امیدی در بعضی ایجاد و در فضاهای کارشناسی و نخبگی فضای مثبتی به وجود بیاورد، قابل انکار نیست. ولی آیا در صحنه اجرا و عمل توانسته مقدمات یک حماسه اقتصادی را فراهم کند، به نظرم این اتفاق نیفتاده است که دلایل متعددی دارد؛ از جمله اینکه آقای روحانی وقتی می‌گوید می‌خواهم مسیر اعتدال را طی کنم، اصل مطلب درست و خوب است ولی، ما در مسیر اعتدال در حوزه‌های مختلف از جمله بحث اقتصادی حرفمان این است که اعتدال یعنی بازگشت به اصول و محکمات نظام، نه فاصله گرفتن از اصول و محکمات آن، قطعاً آقای روحانی با این مطلب موافقند، یکی از اصول و محکمات نظام این است که اقتصاد را به سمت اقتصاد درون‌زا، دینی، تولید محور، عادلانه و کم کردن فاصله طبقاتی غیر منطقی و ناموجه ببریم. در واقع، حرکت به سمت اقتصاد لیبرالی، افراط و تفریط است و با بحث اعتدال، فرسنگها فاصله دارد.

فارس: یعنی دولت به سمت آن می‌رود؟

فدایی: خیر؛ به ما  هو دولت چنین نیست ولی زمینه‌هایی در بعضی از افراد می‌بینیم که مشی‌شان در گذشته اینگونه بوده و حالا هم دارند همان خط را می‌روند. اساساً کارشناسان اقتصادی دوره کارگزاران نتوانستند مبتنی بر مبانی دینی و ارزشی، الگوی اقتصادی طراحی کنند هرچند بعضی‌ از آنها اعتقادی نداشتند. بعضی‌ از آنها اعتقاد داشتند الگوهای اقتصادی ما همان الگوهای صندوق بین‌المللی و بانک جهانی باشد؛ ما می‌گوییم این الگوها پاسخ نمی‌دهد؛ از این رو اعتدال به معنای بازگشت به مبانی، اصول و ارزشها و تقویت آن است که غیر از این مسیر نیز نتیجه نمی‌دهد، چون در مقابل دیدگاه اقتصاد لیبرالی ما اقتصاد دولت‌محور قرار دارد، یعنی اقتصادی که می‌خواهد همه امور اقتصاد کشور را دولت اداره کند، ما می‌گوییم این تفریط است و ما این مشی را هم نمی‌پذیریم البته در این دولت این مشی نیست، به هر حال اینکه اقتصاد را با الگوهای بانک جهانی و صندوق بین المللی پول و یا الگوی غربی پیش ببریم نوعی افراط است.

* اعتدال بازگشت به الگوهای اسلامی است

اعتدال یعنی نفی افراط و تفریط؛ برگشتن به الگوهای اسلامی، بومی و ملی متناسب با ظرفیت‌های داخلی و همان اقتصاد مقاومتی، همان اقتصادی که توجه و رویکردش به ظرفیت‌های داخلی است این باید اصل قرار بگیرد و عملیاتی شود نه اینکه شعار دهیم؛ ما تمام ظرفیت‌های کشور را باید روی این جهت بیاوریم، بزرگترین خدمت همه گروه‌ها و جریانات سیاسی، ظرفیت‌های دانشگاهی و نخبگی تجمیع ظرفیت برای تحقق اقتصاد مقاومتی و تحقق شعارهای اقتصادی مقام معظم رهبری مثل توجه به تولید ملی، سرمایه‌گذاری ایرانی، کار ایرانی این پاسخ می‌دهد. این حد می شود اعتدال، غیر از این یا افراط است یا تفریط. ما حاضریم از همة مباحث دست برداریم و این کارها را انجام دهیم. اگر همه سیاسیون، نخبگان، ظرفیت‌های علمی کشور تجمیع شوند و یک وفاق ملی صورت بگیرد که ما راهبرد اقتصاد مقاومتی، سرلوحه‌ کارمان باشد، بزرگترین خدمت به مردم و مستضعفین جهان و ارزش‌های دینی را انجام داده‌ایم.

به آقای احمدی‌نژاد بارها و بارها گفتیم بحث هدفمندی یارانه‌ها را محل چالش سیاسی قرار ندهید، هدفمندی یک مسئله ملی است که باید با وفاق ملی صورت بگیرد. الان هم عرض‌مان این است که مقام معظم رهبری بارها بحث اقتصاد مقاومتی و جهاد اقتصادی را مطرح کردند، لذا رهبری راهبرد را مشخص و مسیر را تعیین کرده است. ملت هم همراهی حداکثری خود را با این مطالبه رهبری نشان داده‌اند. در این میان، نخبگان و خواص و این دولتمردان هستند که باید جمع شوند و هنر و این ظرفیت و صلاحیت را پیدا کنند که دیدگاه رهبری که نیاز ملی است را عملیاتی کنند.

بنابراین نقاط مثبتی امیدواریم در دولت این مسیر اصلی طی شود و هر کاری از دستمان برآید در این مسیر انجام می‌دهیم.

*گره زدن مشکلات اقتصادی به تحریم مصرف تبلیغاتی دارد

فارس: اینکه دولت آقای روحانی بحث مشکلات اقتصادی را به تحریم‌ها و بحث هسته‌ای گره می‌زند به نظر شما درست است؟

فدایی: قطعاً حرف درستی نیست و آقای روحانی می‌داند بیان این گونه مسائل، بیشتر خرج تبلیغاتی دارد تا تعیین راهبرد و سیاست و برنامه‌ریزی برای کشور؛ همه کارشناسان و دولتمردان نیز می‌دانند که ریشه مشکلات اقتصادی و مساله اصلی اقتصاد ما تحریم نیست، بلکه مشکلات ساختاری در اقتصاد، سیاستهای اقتصادی، روش‌ها و مدیریت اقتصادی است.  غربی‌ها می‌خواهند ما را به میدان بازی خود بکشانند لذا باید مراقب باشیم که فریب نخوریم.

*بزرگترین خدمت روحانی ایجاد وفاق در اقتصاد مقاومتی است

فارس: چرا چنین فضایی را ایجاد می‌کنند؟

فدایی: ما الان در مقام بیان کردن نقاط آسیب دولت هستیم نه بزرگ کردن نقاط ضعف آن.

”ما باید با توجه به شرایط دنیا مذاکره کنیم ولی به آن دلخوش نباشیم؛ ما اگر اصلاح اقتصادی‌ و سامان اقتصادی‌مان را در گرو مذاکرات بدانیم، حتما اشتباه بزرگی است. حتما استراتژی غلطی است که با بن‌بست مواجه می‌شود و این نگاه، ساده‌لوحانه است“

ما می‌گوییم بیایید مدیریتی را سامان بدهیم که این مدیریت همه ظرفیت‌های کشور را پای اقتصاد مقاومتی بیاورد، ما از دشمن هیچ موقع نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم که برای رفع مشکلات و چالش‌ها به ما کمک کند، اصلا امکان ندارد مگر اینکه دشمن را خوب نشناخته باشیم. دشمن با موجودیت و هستی ما مساله دارد.

آنها با ما بازی می‌کنند و از ما زمان و وقت می‌گیرد تا بین ما اختلاف ایجاد کنند.

بزرگترین خدمت آقای روحانی این است که همه ظرفیت‌ها را برای حماسه اقتصادی و اقتصاد مقاومتی به وفاق برساند و این شدنی و البته ماندنی است و منجر به انقلابی در اقتصاد کشور می‌شود؛ آن وقت دشمنان و بدخواهان مایوس می‌شوند و آن زمان می‌شود از موضع قدرت با دشمنان مذاکره کرد.

 

* اصلاح اقتصادی‌ را در گرو مذاکرات دانستن ساده‌لوحانه است

فارس:  توافق‌نامه مشمول این حرف شما است؟

فدایی: ما نمی‌گوییم ارتباط‌مان را با دنیای بیرون قطع کنیم؛ ما باید با توجه به شرایط دنیا مذاکره کنیم ولی به آن دلخوش نباشیم؛ ما اگر اصلاح اقتصادی‌ و سامان اقتصادی‌مان را در گرو مذاکرات بدانیم، حتما اشتباه بزرگی است. حتما استراتژی غلطی است که با با بن‌بست مواجه می‌شود و این نگاه، ساده‌لوحانه است.

فارس: برخی معتقدند بخشی از مشکلات و تورم به بحث هدفمندی یارانه‌ها و مسکن مهر باز می‌گردد، نظر شما چیست؟

فدایی: اصل هدفمندی یارانه‌ها درست بوده است، نحوه اجرا اشکالات را به وجود آورد، یکی از دلایل اصلی که آن هم در اجرا روشن است؛ این است که قانون درست اجرا نشد. بالاخره دولت جدید با علم به این مشکلات به صحنه آمد؛ اگر نمی‌دانسته است ابهام جدی به وجود می‌آید و اگر هم می‌دانسته، باید راهگشایی کند.

مسائل بین‌المللی و درگیری‌های بیهوده داخلی برای سامان دادن به حماسه اقتصادی سم است. حماسه اقتصادی یعنی بتوانیم یک وفاق ملی در چارچوب گفتمان مقاومتی درست کنیم و همه ظرفیت‌ها را به کار ببریم؛ راه‌حلش همین است و راه‌حل دیگری نداریم.

فارس:در بحث توافق‌نامه سوالی که پیش می‌آید، موضوع خزانه خالی است که مطرح شد، چه لزومی داشت قبل از مذاکرات چنین چیزی مطرح شود و در مجموع ارزیابی‌تان از توافق‌نامه چیست؟

فدایی: اگر ما در یک ارزیابی کلان یکی از آسیب‌های دولت‌های گذشته را این بدانیم که یک عده‌ای همیشه در کنار دولت‌ها از روی سوءاستفاده برای تثبیت موقعیت و جایگاه خودشان و یا از روی خودشیرینی یا برای ایجاد مشکل، همواره تلاش می‌کردند به صورت مرموزانه، یک نوای چالش برانگیز در گوش مسئولان و روسای قوه بخوانند، عبرتی برای خودمان است، لذا از آقای روحانی تقاضا داریم مراقبت کنند.

اما در رابطه با بحث توافقات روی مسائل هسته‌ای، من این را یک میدان بازی می‌دانم که ظرفیت دیپلماسی ما باید در این حوزه و با حفظ اصول خودش در این عرصه بایستد. ما الان نمی‌توانیم بگوییم یک دستاورد قابل توجهی داریم که برایش جشن بگیریم یا دستاور منفی که برایش عزا بگیریم؛ یک موضوع معمولی است و امیدواریم طوری جلو برود که بتواند حقانیت جمهوری اسلامی را تثبیت کند.

*انتقاد از انتصابات افراطی دولت

فارس: آیا شما قائل به حضور گروه افراطی در دولت فعلی هستید یا نه؟ جریانی که در دوره احمدی‌نژاد با جریان انحرافی شکل گرفت در دوره آقای روحانی با عنوان افراطی‌ها شکل گرفته است؟

فدایی: ما به صورت جدی نقدهایی را به دولت آقای روحانی نسبت به بعضی از انتصابات داریم. ما کسانی که در جریان فتنه فعال و آتش‌بیار معرکه بودند را جزء افراطیون می‌دانیم. لذا بکارگیری این افراطیون  را جزء خط اعتدال نمی‌دانیم.

*شاخص اعتدال رهبری هستند

فارس: فکر نمی‌کنید شیوه بکارگیری این افراد توسط آقای روحانی باعث شود عده‌ای مطرح کنند که حوادث سال88، سوءتفاهم بوده و از طلب سال 88 خود گذشته‌ایم؟

فدایی: آقای روحانی می‌گویند اعتدال؛ اعتدال یعنی چه؟ اعتدال یعنی کسانی که مواضع رادیکالی و افراطی نسبت به محکمات انقلاب و مواضع رهبری داشته‌اند، نباید باشند، چون شاخص اعتدال، رهبری است. هیچ کس نمی‌تواند بگوید من شاخص اعتدال هستم. ما به لحاظ شرعی و عقلی و به لحاظ عرفی و بین‌المللی و قانون اساسی، خط اعتدال را خط ولی‌امر مسلمین می‌دانیم و کسانی که نسبت به مسیر و خط ولی‌امر مسلمین افراط و تفریط داشتند نمی‌پسندیم؛ اعتدال یعنی این. حالا اگر یک کسی بعد از خطبه‌های مقام معظم رهبری در 29 خرداد سال 88 که آقا آمدند صریح مباحث را روشن کردند از خط فتنه جدا شد، وی را جزء آدم‌های افراطی نمی‌دانیم.

*کسانی که فتنه را سو تفاهم می‌دانند خود را به نفهمی زده‌اند

اما اگر بعد از آن روی دیدگاه‌های خودشان حتی بعد از 7، 8 ماه و بعد از 9 دی مقاومت کردند  و همین الان هم بگویند این فتنه سوءتفاهم سیاسی بود، معلوم است این خودش یا فتنه‌گر است یا اینکه فتنه را نفهمیده است. نفهمیده دشمنان اسلام با این ملت چه کرده و ضدانقلاب با این ملت چه کرده، یا خودش را به نفهمی می‌زند.

افرادی که باید برای احیای اهداف انقلاب اسلامی هزینه و مجاهدت کرده باشند، پایداری کنند و از تشر دشمن و آمریکایی‌ها نترسند، روی خط مقاومت و ایستادگی در عرصه بین‌الملل محکم باشند و در حمایت از مستضعفین و مظلومین مصمم باشند؛ در اینکه یک الگوی ایرانی ـ اسلامی و بومی باید طراحی کنیم مصمم باشند و برای تمدن نوین اسلامی برنامه‌‌ریزی کنند، می‌توانند کمک کنند. آدم‌هایی که درد مردم را داشته باشند و به دنبال طبقه ممتاز نباشند، علیه فساد مبارزه کنند و ضد تبعیض و فقر و عدالت‌خواه باشند،‌اعتدال‌گرا هستند.

فارس: فکر نمی‌کنید واژه اعتدال در حال شبیه‌سازی شدن با واژه اصلاحات است؟

فدایی: این را ابتدا گفتم. ما می‌خواهیم به آقای روحانی کمک کنیم.

*دقیقاً کجای فتنه 88 سوءتفاهم بود؟

فارس: ریشه اینکه این افراد می‌گویند از طلب 88 گذشتیم و فتنه سوءتفاهم بود، چه شد بعد از 4 سال این حرف‌ها را می‌زنند؟

فدایی: دو بحث است، یکی اینکه فتنه بعد از 22 خرداد سوءتفاهم است، اول این را بگوییم روشن شود. یعنی واقعیت، سوءتفاهم بود؟ اینکه آمدند مردم را در خیابان مقابل هم قرار دادند؟ چه سوءتفاهمی بود؟ یعنی می‌خواهد بگویند سوءتفاهم بود که گفتند تقلب شده است؟ یعنی آقای میرحسین موسوی ساعت 11 شب روز 22 خرداد، اعلام کرد من برنده انتخابات هستم سوءتفاهم است؟

فارس: این روند با چه هدفی انجام می‌شود؟

فدایی: آنهایی که می‌گویند سوءتفاهم، منظورشان چیست؟ یعنی آقای میرحسین موسوی قبل از شمارش آرا گفت برنده قطعی انتخابات هستم،آیا همان شب شمارش زیاد و تقلب شد؟

ما نگاه کنیم از چند سال قبل ریشه‌های جریان سکولاری و برای اینکه این انقلاب را با آن مواجه کنند، تئوری‌های انقلاب‌های مخملی و رنگی را مطرح کردند و چه مسیرهایی را طی کردند، اینها سوءتفاهم بوده است؟ ما می‌گوییم این یک سناریوی طراحی شده بود که در این سناریوی طراحی شده آمریکا، دولت‌های غربی، صهیونیست‌ها، دولت‌های مرتجع منطقه و ضدانقلاب‌های خارج‌نشین مثل چریک‌های خلق، منافقین، توده‌ای‌ها و حتی سلطنت‌طلب نقش داشتند؛ از داخل هم ادامه آنها یک عده عناصر داخلی قدرت‌طلب بودند که فکر کردند این زمینه و بستر فرصتی است برای آنها که صحنه را مدیریت کنند و خودشان به نوایی برسند. ما فتنه را اینطور می ‌بینیم و برای این شواهد داریم. من مسئول پرونده فتنه 88 در مجلس، بودم بیش از دو سال روی این موضوع، کار کردم ابعاد این مساله را درآوردیم و در صحن مجلس گزارش دادیم و ارتباطاتی که بوده از جلساتی که بود و از لایه‌های پنهانی که بوده و از سطوح مختلف بحث به آن پرداختیم و گزارش هم دادیم به عنوان یک سند ملی به ملت ایران ارائه دادیم.

*فتنه‌گران با سو تفاهم نامیدن «ظلم بزرگ» به دنبال تطهیر خود هستند

فتنه یک حادثه نبوده، فتنه یک سوءتفاهم نبود، اینها که این حرف را می‌زنند یا می‌خواهند پرونده گذشته خود را تطهیر کنند یا واقعا نمی‌دانند چه بر سر این ملت ایران آوردند، حالا اگر نگوییم خودشان کارگردان داخلی بودند و در این سهم و نقش داشتند که حداقل بستگانش به صورت جدی و عمیق دخیل در این ماجرا بودند و هستند، بستگان سببی و نسبی و هم خانواده‌ه و احزابشان، عمیقا در این ماجرا دخیل بودند؛ حالا ما بنابر مصالحی اغماض و تنزل موضع بدهیم و بگوییم اینها فریب خوردند و تحلیل غلط داشتند.

ما سوال می‌کنیم شما یک اشتباه استراتژیک کردید و در دام نظام سلطه افتادید، چرا جبران نمی‌کنید؟ چرا اعلام برائت نمی‌کنید؟ چرا تقبیح نمی‌کنید؟ چرا ادامه می‌دهید؟ چرا دشمن را از خود مایوس نمی کنید؟ و اتفاقا شواهد و قرائن نشان می‌دهد که خط فتنه و امیدواری دشمن را ادامه می‌دهند. لذا از آقایان که اسم و رسم دار هم هستند، ما انتظار جدی داریم  و صریح می‌گوییم که باید شفاف از مردم عذرخواهی و از دشمن اعلام برائت و بخشی از زیان و خسارتی و ظلمی که به ملت ایران کردند را جبران کنند.

*«افراطی» کسی است که خط فتنه را ادامه دهد

این خط افراط است. «افراطی» کسی است که خط فتنه را ادامه بدهد. ما باید مراقب باشیم برای ملت ایران تاریخ‌سازی نکنند چراکه عده‌ای مشغول تاریخ‌سازی هستند؛ پول و امکانات دارند و سفارش می‌دهند و کتاب می‌نویسند، کتاب‌های قطور و پژوهشی می‌نویسند و تاریخ درست می‌کنند. واقعیت تاریخ این است که ظلم بزرگی به ملت ایران شد. واقعیت این است که وقتی مسائل داخلی فتنه شکل گرفت تمام سران نظام سلطه به نفع آن در حمایت از آن موضع گرفتند؛‌ اسنادش در دسترس همگان است. چطور این جنایت را نمی‌ببینند و چشمشان را می‌بندند؟! این ادامه آن ظلم نیست؟ بعد بیایند علیه افراط، حرف بزنند؟! این نابخشودنی است.

مردم دیدند، اگر بعضی آن زمان متوجه نبودند حداقل طی یکی دو سال اخیر دیدند در مصر چه اتفاقی افتاد. اگر این نظام نوپای شیعی اسلامی ما که اتکای و قدرتش به خدا و مردم است به نتیجه نرسد سنگ روی سنگ بند خواهد شد؟ اینها دلسوز مردم هستند؟ تمام گرگ‌ها، دندان‌شان را تیز کردند که به این نظام آسیب برسانند، اگر به این نظام آسیب برسد از شما چیزی می‌ماند؟ چرا اینقدر غفلت و فراموشی کردند؟

*خط تطهیر فتنه 88 را سو تفاهم می‌نامد

فارس: عده‌ای که بحث فتنه را سوءتفاهم می‌دانند، می‌خواهند از قضیه بگذرند، یک عده‌ای هم می‌گویند از طلب‌مان گذشتیم؛ این دو تناقض دارد، این بازی جدید آنها چیست؟

فدایی: اینها ژست‌های سیاسی و تطهیر است. خط تطهیر، این کارها را می‌کند. ملت ایران طلبکار است. آنها بدهکار هستند به مردم ایران، چه طلبی؟! اگر اینگونه شده که نظام دارد با نهایت سعه‌صدر برخورد می‌کند یعنی آنها باید طلبکار باشند؟! جزء عجایب روزگار است.

فارس: آقای فدایی! به بحث انتخابات گذشته بپردازیم، قبل از انتخابات شما و آقای زاکانی با آقای مصباح دیدار داشتید چه شد که به نتیجه نرسیدید؟

فدایی: ما صحبتی با همه دوستان و بزرگان داشتیم و به حضرت آیت‌‌الله مصباح هم این حرف را زدیم و آن قبل از انتخابات در جلسات متعدد سیاسی بود که می‌گفتیم شما همه از روی مسئولیت و دلسوزی دنبال این هستید که یک رئیس‌جمهوری انتخاب شود، حق خودتان می‌دانید که فردی را اصلح انتخاب کنید و برای این کار، جلسات متعددی از مدتها قبل تشکیل داده و برنامه ریزی می‌کنید ولی سوال کردیم این رئیس‌جمهوری که انتخاب می‌شود  نباید با رهبری کار کند؟ و بعد هم اگر ‌فردا بد عمل کند عده‌ای سوالات را متوجه رهبری نمی‌کنند؟ اگر آن رئیس‌جمهور بد عمل کند همه می‌گویند چرا رهبری چیزی به او نمی‌گوید؟ در صورتی که رهبری نقشی در انتخاب او نداشته‌اند و خودشان باعث شدند او بیاید، یعنی یک عده‌ای تلاش کردند یک رئیس‌جمهور آمد و حالا چیزی که دوست دارند نشده است، سوال را متوجه رهبری می‌کنند.

*تعبیه سازوکاری در اصولگرایی برای تامین نظرات مقام معظم رهبری

لذا ما می‌گفتیم اینقدر که برای خودتان شأن، قائل هستید برای رهبری هم شأن، قائل باشید که ‌بینید رهبری نظرش روی این افراد چیست. این را هم قبول داریم رهبری روی فرد نظر نمی‌دهد. پس مشکل ما و سوال ما باید این باشد چه کنیم کسی را انتخاب کنیم که بتواند تامین‌کننده نظرات رهبری باشد؟ چون تامین‌کننده نظرات رهبری، تامین‌کننده نظرات مردمی هم هست. البته به دلیل عملکرد نامناسب برخی اصولگرایان، رهبری ابراز نظر نمی‌کنند. پس سوال ما چیست، سوال ما این است چه سازوکاری را طراحی کنیم که بتوانیم کسی را انتخاب کنیم که بیشترین نزدیکی فکری و اجرایی را با رهبری داشته باشد؟ پیشنهاد ما این بود که اصولگرایان سازوکاری را طراحی کنند و فردی را انتخاب کنند نه اینکه تامین‌کننده نظر خودشان باشد بلکه تامین‌کننده نظر رهبری باشد، این را می‌توانیم انجام دهیم، هنوز هم قابل عمل است اگر اصولگرایان از مطلق‌اندیشی دست بردارند، می‌توانند یک سازوکاری را طراحی کنند که بتوانند تامین‌کننده اجماع نظرات باشند و در عین حال، نزدیکترین نظر به رهبری باشد.

جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی، این را به طیف های مختلف اصولگرایی منتقل کرد اما به هر دلیلی نتوانستیم اجرا کنیم که یک علتش هم تنگی وقت و زمان بود. آنچه باعث موفقیت  در طول سی و چند ساله انقلاب شده است ناشی از هماهنگی ملت با رهبر بوده است. سیاسیون، خواص و نخبگان باید بتوانند کاری کنند این پیوند امت و امام مستحکم و قوی شود و هر چه این تحقق پیدا کند این نظام و انقلاب بیمه می‌شود و پیشرفت ما سرعت پیدا می‌کند و دشمن هم مایوس می‌شود.

فارس: پیش‌بینی شما از آینده سیاسی جبهه پایداری چیست؟

فدایی: دوستان پایداری از بدو تاسیس‌شان گفتند ما می‌خواهیم کار گفتمانی کنیم و نمی‌خواهیم کار سیاسی انجام دهیم. در روز اعلام موجودیت‌شان که ما را دعوت کردند من با آنها شرط کردم اگر می خواهید کار سیاسی کنید من شرکت نمی‌کنم. ولی در مسیر راه لابد ضرور‌ت‌هایی برایشان پیش آمد، خودشان باید دلیلش را بیاورند، ولی در کار سیاسی آن هم، در اوج کارهای سیاسی که انتخابات است ورود پیدا کردند در حالی که تشکیلات مهیای کار سیاسی نبود، بنابراین اگر می‌خواهند کار سیاسی کنند یا باید الزامات کار سیاسی را فراهم کنند، یا اینکه به کار گفتمانی برگردند.

فارس: با شرایط فعلی، ارزیابی‌تان این است که روندی که دارند موفق است؟

فدایی: بستگی به این دارد که چگونه هدف‌گذاری کنند.

فارس: با توجه به هدف‌گذاری که الان دارند چطور؟

فدایی: من فکر می‌کنم خودشان به این نتیجه رسیده‌اند که باید تجدید نظر و آسیب‌شناسی و اصلاح روش کنند. اخباری که داریم حاکی از آن است که دوستان نشستند و آسیب‌شناسی می‌کنند.

فارس: ‌ آقای فدایی! چقدر این نقش‌آفرینی را  برای اصولگرایان تحول‌خواه که امروز به عنوان جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی و جمعیت رهپویان شناخته می‌شوند، قائل هستید؟ تاثیرگذاری‌شان  در انتخابات چطور بود؟

فدایی: ما به این جمع‌بندی رسیدیم که یک خلاء‌ای در اردوگاه نیروهای ارزشی وجود دارد، گروه‌های مرجع آسیب دیدند و لیست‌هایی که در انتخابات مختلف معرفی می‌شد، تکراری بود و تقریبا در یک سیکل بسته‌ای صورت می‌گرفت؛ تقریبا تا انتخابات مجلس ششم اینگونه بود و یک نوآوری و خلاقیت با حفظ اصول و ارزش‌ها باید اتفاق می‌افتاد و یک جوانگرایی و یک گردش نخبگان باید رخ می داد لذا این ضرورت ورودمان به حوزه سیاسی شد و برای رایزنی‌کردن با گروه‌های مختلف اقدام کردیم؛ آنچه این دیدگاه را تقویت کرد حوادث پس از 18 تیر سال 78 بود.

فارس: آنهایی که می‌گویید آسیب دیدند چه کسانی بودند؟

فدایی: یکی از گروه‌های مرجع در جریان اصولگرایی وقتی در دهه اول انقلاب لیست می‌داد، تقریبا لیست‌اش رای می‌آورد اما آرام آرام این تضعیف شد. حالا باید چه می‌کردیم، باید یک فکری می‌کردیم حالا ما به عنوان یک عده‌ای، نمی‌خواهیم نفی تلاش کسی را بکنیم. من از جانب مواضع خودمان می‌گویم، بعد از دوم خرداد و در سال 1378 بسیاری از سیاسیونی که اصولگرا هستند  اصلا امیدشان را از دست داده بودند. یکی که اسم نمی‌برم خیلی صریح گفت: «اصلا ارزش‌ها مرد و دیگر امکان بازگشت به آنها نیست» آن زمان جوانترین‌شان ما بودیم.

مبنای شورای هماهنگی، اصولگرایی در اندیشه، نوگرایی در روش، همگرایی در عمل بود که   با الهام از آن 4 اصلی که رهبر معظم انقلاب فرمودند سامان یافت؛ یعنی اول،اعتقاد به اصل اسلام، دوم، نظام و انقلاب اسلامی، سوم، سیره و روش حضرت امام(ره)، چهارم، ولی فقیه به عنوان یک واقعیت.

بعد از 18 تیر سال 78، مقام معظم رهبری در مرقد حضرت امام(ره)، یک اصل دیگری هم مطرح فرمودند؛ «کسانی که از درون خیمه انقلاب اسلامی، علامت و چراغ سبز برای دشمن می فرستند» لذا  یک اصل دیگر استکبارستیزی بود و با این 5 اصل، نیروهای وفادار نظام را دور هم جمع کردیم. این شد مبنای فعالیت‌هایمان و تلاش کردیم بر این اساس وحدت به وجود بیاوریم؛ در همین راستا گروه وفاق شکل گرفت و منتهی به تاسیس شورای هماهنگی نیروهای انقلاب شد.

بعد از تشکیل آبادگران و اتفاقاتی که در انتخابات 1384 رخ داد، شورای هماهنگی جبهه متحد نیروهای انقلاب یا همان 6+5 شد و در انتخابات مجلس هشتم ورود کرد و موفق بود؛ قبل از انتخابات مجلس هشتم، انتخابات شوراهای سوم را داشتیم که از نتیجه آن مطلع هستید. در جریان این انتخابات، به آقای احمدی‌نژاد گفتیم بیش از 6 ماه، هفته‌ای یکی دو جلسه با کسانی که دوستدار ایشان هم بودند جلسه گذاشتیم و نتوانستیم به تفاهم برسیم؛ لذا سه  لیست اصلی از درون اصولگرایان منتشر شد که خروجی‌اش این شد که 4 نفر از دوم خردادی‌ها به شورای شهر آمدند. بعد از انتخابات سوم شوراها، به آقای احمدی‌نژاد گفتم، آقای هاشمی رئیس‌جمهور شد، دخترش جزء نفرهای اول تهران رای آورد، آقای خاتمی رئیس‌جمهور شد برادرش جزء نفرهای اول شد، شما رئیس‌جمهور شدید خواهرت نفر چندم در شورای شهر تهران، رای آورد؟ تک روی نکنید، این نتیجه اختلاف بود از این عبرت بگیرید و برای مجلسی که در پیش داریم به هم کمک کنیم.

بر اساس این مبنا جبهه متحد اصولگرایان یا همان 6+5 شکل گرفت. یک لیست 30 نفری در تهران داده شد به غیر از استان‌ها، دقیقه 90 آقای احمدی‌نژاد شخصا علیرغم اینکه از دوستان و نزدیکانش در جلسات 6+ 5 بودند، شخصا 8 نفر از لیست 30 نفره برداشتند، 8 نفر دیگر جایش گذاشتند و دقیقه 90، یک لیست 8+22 را چاپ کردند. خدا کمک کرد و لیست 30 نفره رای آورد ولی آن لیست رای نیاورد هر چند به وحدت اصولگرایان ضربه زد.

در انتخابات مجلس نهم هم بحث سازوکار 8+7 پیش آمد و به یک نتایجی اجمالی رسیدیم، بالاخره برآیند کلی موفقیت اصولگراها در تهران و استان‌ها بود، این خط را باید ادامه داد و تقویت و ضعف‌هایش را برطرف کرد. 

”وحدت پایدار وحدت گفتمانی است و لازمه وحدت این است که روی اصول و ارزشها به تفاهم برسیم و اگر به نتیجه رسیدیم روحیه سهمیه خواهی و سهمیه‌طلبی به حاشیه می‌رود“

فارس: وقتی کابینه اصولگرایی را واکاوی کنیم به نظر دو نوع وحدت داشتیم، وحدت اولیه وحدتی ‌بود که شورای شهر دوم و مجلس هفتم تجربه شد و بعد از آن شورای سوم و مجلس هشتم و نهم آمدند که اسمش را  وحدت گفتمانی می‌گذارم؛ از بین این دو نوع وحدت کدام را برای آینده اصولگرایان می‌پسندید؟

فدایی: وحدت پایدار وحدت گفتمانی است و لازمه وحدت این است که روی اصول و ارزشها به تفاهم برسیم و اگر به نتیجه رسیدیم روحیه سهمیه خواهی و سهمیه‌طلبی به حاشیه می‌رود. در ‌مجلس هفتم، تفوق گفتمانی بود ولی همه آن نبود. البته وحدت گفتمانی خوب است ولی کفایت نمی‌کند. مثال آن هم خرداد سال 76 است، مگر نیروهای ارزشی تفوق گفتمانی نداشتند؟ نامزدشان هم واحد بود ولی رای نیاورد، البته گروهی به نام جمعیت دفاع از ارزش‌ها یک کاری کرد و آسیب زد ولی گفتمان غالب بین اصولگراها واحد بود. بنابراین فقط گفتمان همین که گفتیم، گفتمان، شرط لازم است ولی شرط کافی نیست.

فارس: این سازوکار در انتخابات مجلس نهم تبدیل به شرکت سهامی نشد؟

فدایی: ما که این را قبول نمی‌کنیم.

فارس: آقای فدایی! اصلاح‌طلبان از الان جشن گرفته‌اند که پیروز انتخابات مجلس هستند، از آن طرف آقای یونسی و شریعتی بحث ورود زودهنگام به انتخابات را مطرح کردند،‌ نظر شما چیست؟

فدایی: اولاً تمام اتهاماتی را که جریان فتنه نسبت به انتخابات سال 88، وارد می‌کند که البته اتهامات بیجا و غلطی است اگر آقای روحانی مراقبت نکند این اتهامات متوجه آقای روحانی و دولت آقای روحانی خواهد شد.

فارس: از سوی اصلاح‌طلبان؟

فدایی: خیر از سوی منسوبین به دولت مثل آقای یونسی، که مسئولیت دارد و امثال اینها. ورود به این بحث‌ها و این موضع‌گیری‌ها، اتهاماتی را متوجه دولت می‌کند و این به زیان آقای روحانی، دولت و ملت است. به نظر من کسانی که مسئولیت رسمی و دولتی دارند و در سطوح بالا هستند نباید وارد این عرصه شوند.                                                                                                                                                                                           فرض اینکه اصولگرایان رای نخواهند آورد،‌ غلط است. اصولگرایی یعنی‌ آحاد ملت، اصولگرایی حزب نیست، حرفی را به ما تحمیل می‌کنند که اصولگرایی یک حزب است، نخیر اصولگرایی حزب نیست، اصولگرایی گفتمان عمومی ملت ایران است، ملت ایران روی ارزش‌ها، دین، باورهای دینی، استقلال ملت، پیشرفت کشور، ‌آزادی، فرهنگ ملی و اسلامی تاکید دارد. مردم، نمایندگان و مسولان متدین، آدم صالح، سالم، کارآمد و عقلانی می‌خواهند، مردم این را می‌خواهند. منتها سیاسیون نتوانسته‌اند نیابت درستی برای مردم داشته باشند، سیاسیون و خواص بد عمل کردند، نظر مردم تغییر نکرده است، مردم سر مواضع‌شان هستند، الان اگر بفهمند کسی، سالم، صالح، دیندار و کارآمد است و حاضر نیست کشور به دل غربی‌ها برد و منفعل شود، روی مواضع خود می‌ایستند.  همچنان رویکرد مردم چون گذشته رو به سمت اصولگرایی و ارزش‌هاست منتها سوال این است که آیا خواص و سیاسیون ظرفیت و توان این را دارند که به این خواسته برسند؟

فارس: آقای حجاریان اخیراً در گفت‌و‌گو با یک رسانه دولتی تز انحلال مجلس را مطرح کرده‌اند، نظر شما چیست؟

فدایی: ما یک روزی در پایان دولت کارگزاران، شاهد این بودیم که یک عده طومار درست می‌کردند و سعی داشتند آن ممنوعیت بیش از دو دوره ریاست جمهوری را بردارند. این در واقع یک اراده سیاسی تمامیت‌خواه و قدرت‌طلب خارج از ضوابط و معیارهای قانون اساسی بود. یعنی جریانات قدرت برای بقای در قدرت، حاضرند قانون اساسی را تغییر بدهند، جنس این کار دیکتاتوری است و قانون‌مداری نیست.

فارس: با توجه به اینکه آقای فدایی در جنوبی‌ترین نقطه تهران زندگی می‌کند و در هیات بزرگ شده است، چرا برای دوره نهم مجلس رای نیاورد؟

فدایی: علتش این بود که هم فتنه گران هم حلقه انحراف و هم بعضی گروه‌های اصولگرا مخالفت و جوسازی و شایعه ایجاد کردند.

فارس: چرا؟

فدایی: باید از خودشان پرسید. بالاخره ما گفتیم می‌خواهیم مشی وحدت را دنبال کنیم در مشی وحدت آدم نمی‌تواند در روی حرف خود پافشاری کند، هر دو جریان نیروهای انقلاب، دلگیر شدند. متاسفانه البته عده‌ای هم در منطقه ری تبلیغات منفی  و دیوار نویسی کردند.

فارس: ما شنیده بودیم یک نفر از قم آمده بود و برای تبلیغ علیه شما خانه اجاره کرد.

فدایی:‌تیپ‌های مختلفی بودند. البته خود من در آن مقطع یک بیماری داشتم که حضورم کمرنگ شد و سخنرانی نرفتم و سردرد مستمرم بعد از پرونده سه هزار میلیاردی که هنوز مبتلا هستم، شروع شد لذا مجموع این مسائل اثرگذار بود.

* رئیس بانک مرکزی گفت نمی‌توانیم آمار بدهکاران بانکی را بدهیم!

فارس: ناگفته‌ای در باره پرونده سه هزار میلیاردی دارید؟

فدایی: مباحث اساسی کمتر گفته شده از لحاظ خبری جایز نیست، مثلا در مجلس هفتم، در کمیسیون اصل 90 درباره آسیب‌شناسی نظام بانکی کار کردیم. همان موقع از وزیر وقت، و رئیس بانک مرکزی ، دعوت کردیم و آسیب‌شناسی کردیم و گفتیم شما از کسانی که بیشترین بدهی را به نظام بانکی دارند، آمار بگیرید؛ گفتند نمی‌توانیم بدهیم و توانش را نداریم. گفتیم حداقل از کسانی که ده نفر اول هر بانک بوده و بیشترین وام را گرفته‌اند، آمار بدهید که گفتند طول می‌کشد. بعد آنجا متوجه شدیم که ما آمارهای درون نظام بانکی‌مان یک ضعف‌های جدی دارد. سرمایه‌گذاری کردیم که یک سامانه درست شود. بعد هم دیدیم خوشبختانه نظام بانکی و وزارت اقتصاد توجه دارند و ما هم سامانه ارزیابی مشتریان را به صورت جدی دنبال کردیم.

همین الان ما در مسائل اساسی کشور آمار مشترک نداریم مگر می‌شود یک کشور آمار دقیقی نداشته باشد؟ این چه وضعی است که فلان وزیر یک آمار مخالف آن بدهد و فلان وزیر یک آمار بدهد و آمارها ضد همدیگر شود. ما متوجه شدیم آمارهای اساسی کشور مخدوش است، این مساله‌ای است که طبعا اگر اصلاح نشود بحران برنامه‌ریزی در کشور بوجود می‌آورد. اینها را بنده در نطق‌هایم گفتم و نامه‌نگاری کردیم و ده‌ها جلسه بدون کارهای تبلیغاتی گذاشتم.

یک مساله دیگر که ما با آن مواجه شدیم، نظارت به هنگام بود؛ چراکه نظارت به هنگام و هوشمندی نبود، چطور است که در کشور ما برای گزارش مالی بیلان سالیانه اقتصاد کشور، شرکت سهامی و مجمع تشکیل می‌شود، گزارش بودجه کشور که قبلا چندین سال عقب افتاده بود و الان خوشبختانه تقریبا به سال شده برای این است که سامانه درستی نداشتیم. الان گزارش تفریغ بودجه در بعضی از کشورها که به لحاظ نظام برنامه ریزی عقب‌تر از ما بودند، در عرض نیم ساعت گزارش تفریغ سالیانه‌شان آماده می‌شود. وقتی ما سامانه‌ای نداشته باشیم که گزارش سالیانه بودجه‌مان را بدهد، دستگاه نظارتی و ظرفیت‌ها‌ی ما بسیج می‌شوند تا این گزارش را دستی تهیه کنند و عملا از نظارت کیفی عقب می‌افتد.

یک مثال دیگر می‌زنم. طرحی در کشور به نام «کاداستر» وجود دارد،‌ یعنی شناسنامه ملی املاک و مسکن که حدود اربعه ملک، کاربری ملک، شناسنامه سجلی مالک همه اینها را دارد و وقتی شما می‌خواهید بروید برای خرید و فروش، وقتی این باشد امکان تخلف و کلاهبرداری به حداقل ممکن می‌رسد. وقتی می‌روید دستگاه قضایی حجم دعاوی و پرونده‌های املاک و اموال زیاد است و زمین‌خواری همچنان بیداد می‌کند ولی این طرح «کاداستر»، بازدارنده است. 35 سال آیین‌نامه اجرایی این طرح متوقف بود. افغانستان این طرح را اجرا کرد اما ما نکردیم.

*انتقاد از اختلافات فاحش در گزارشات 100 روزه رئیس‌جمهور و وزرا

در نظام بانکی وقتی پرونده‌ها را بررسی می‌کردیم، بعدا معلوم شد فرضا بیش از 70، 80 و 90 درصد از اعتبارات را ده درصد افراد می‌گرفتند، ده درصد را 90 درصد گرفته‌اند. این خیلی وحشتناک بود.

”برای آدم‌های نفوذی و فاسد، فساد که می‌گویم هم فاسد اخلاقی و هم فاسد اقتصادی، حاشیه امن درست شده است و اتفاقاً این افراد فاسد از کسانی بوده و هستند که همیشه به دعواهای سیاسی دامن زده اند و خودشان کنار بودند و مشکل درست کردند. این بحث مهمی است. اصلا بحث خطی نیست، آدم فاسد اگر قدرت، دست اصولگرایان باشد با اصولگرایان است و اگر اصلاح طلبان سرکار بیایند، اصلاح طلب است“

اینها بحث‌هایی بود که در حوزه مدیریتی کشور انتظارمان این بود آقای احمدی‌نژاد که آدم اجرایی بود دل بدهد و اینها را درست کند. متاسفانه  جلو نرفت هنوز هم واقعاً هر دولتی می‌خواهد  خدمت کند به کشور، به مردم، به نظام  و برنامه ریزی کشور را دنبال کند، باید به این موضوعات رسیدگی جدی کند؛

همین گزارشات صد روزه رئیس جمهور و وزرا را در مورد آمار مقایسه کنید، اختلافات فاحشی را می‌بینید.

فارس: به نظر شما چرا اصلاح‌طلب‌ها فشار می‌آورند که بحث اختلاس سه هزار میلیاردی و آقای مشایی و بحث اقتصادی بابک زنجانی را منتسب به جریان اصولگرایی کنند؟

فدایی: بنده یک آسیب‌شناسی کلانی که از مسائل سیاسی کشور دارم این است که دعواهای سیاسی نیروهای وفادار به نظام باعث شده که یک حاشیه امنی برای یک عده آدم فاسد و حتی نفوذی به وجود بیاید.

*سه دولت گذشته هیچ برخورد جدی با فاسدان اقتصادی نداشته‌اند

برای آدم‌های نفوذی و فاسد، فساد که می‌گویم هم فاسد اخلاقی و هم فاسد اقتصادی، حاشیه امن درست شده است و اتفاقاً این افراد فاسد از کسانی بوده و هستند که همیشه به دعواهای سیاسی دامن زده اند و خودشان کنار بودند و مشکل درست کردند. این بحث مهمی است. اصلا بحث خطی نیست، آدم فاسد اگر قدرت، دست اصولگرایان باشد با اصولگرایان است و اگر اصلاح طلبان سرکار بیایند، اصلاح طلب است؛ لذا این آدم‌ها در دوره‌ هاشمی، خاتمی و احمدی‌نژاد پرونده داشته اند و هیچ وقت نیز برخورد جدی با آنها نشده است.

*برخورد جدی اصولگرایان با فساد اقتصادی

ولی در بین دوستان اصولگرا حداقل در بین این 8، 9 سال گذشته برخوردهایی جدی از ناحیه دوستان با فساد صورت گرفت. بنده عضو ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی در مجلس بودم. در دوره آقای خاتمی، جلسه ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی در چند جلسه‌ای که بنده بودم بخشی از وقت جلسه این بود که وقتی رفتیم بیرون و خبرنگاران سوال کردند چه جوابی به آنها دهیم؟ اینقدر سخیف و ضعیف بود و در دوره آقای احمدی‌نژاد آقای داودی به عنوان معاون اول آمد، البته ناهماهنگی‌هایی وجود داشت و بالاخره آنطور که باید و انتظار بود پیش نرفت.

فارس: یعنی اصولگرایان پیش‌تاز بودند؟

فدایی: ما و دوستان برخورد فعال خوبی داشتند و بیشتر از اینکه پیشتاز باشند، پاک و صالح بودند و آلودگی نداشتند، مطلق نمی‌گویم ولی بیشتر اینگونه بود.

*پرونده مشایی بعد از پرونده مهدی هاشمی مطرح است

فارس: ‌چقدر مشایی از نظر ماهوی به کشمیری شباهت دارد؟

فدایی: به نظرم این مشابهت غلط است چون آقای احمدی نژاد و مشایی چند سال است که همدیگر را می‌شناختند؛ البته ما مشایی را نمی‌شناختیم. آقای مشایی می‌خواست رئیس سازمان فرهنگی اجتماعی شهرداری بشود چون در صدا و سیما و وزارت اطلاعات سابقه داشت؛ از یکی از معاونین آقای لاریجانی، سوال کردم که او گفت بچه خوبی است و یک مقدار گرایشات انجمنی داشته است. مشایی رئیس شبکه رادیو جوان بود آن زمان، یکی دو  کار داشت و قبلش هم در وزارت بوده است؛ احمدی‌نژاد از کردستان که فرماندار و استاندار بوده او را می‌شناخته است.

من نگاه پرونده‌ای و امنیتی به افراد ندارم و به آثار سیاسی و عملکردشان نگاه دارم. این را مسئولان اطلاعاتی باید جواب بدهند که چه هستند و چه می‌کنند. اینها یک نوع شیخی‌گری را قائل هستند، مشرب شیخی‌گری دارند که بسیاری از مسائل، اختلاط زن و مرد را مباح می‌دانند؛ یعنی طریقت را جدای از شریعت می‌دانند و لذا مناسبات و رفتارهای عجیبی داشتند. بعضی از گناهان را که ما قائل هستیم آنها مباح می‌دانند و کلا مرجعیت برای آنها اعتبار آنچنانی ندارد. اینکه همسر اول و دومش چگونه بوده، آن را باید بچه‌های اطلاعاتی جواب بدهند. من از روی عملکرد سیاسی‌اش می‌گویم و نمی‌توانم قضاوت شخصی بکنم. بالاخره قوه قضاییه هنوز نتوانسته به پرونده مهدی هاشمی برسد و پرونده‌ مشایی بعد از مهدی هاشمی است.

فارس: چند تک سوال می‌پرسم لطفاً در حد یک کلمه پاسخ بدهید.

فارس: هاشمی‌رفسنجانی

فدایی: سیاسی کار

فارس: حضرت امام

فدایی: همه هستی ما

فارس:  ‌مقام معظم رهبری

فدایی: جانشین امام زمان(عج)؛ حیات ما مدیون اوست

فارس: آیت‌الله مهدوی‌کنی

فدایی: روحانی مجاهد برجسته

فارس: آیت‌الله مصباح

فدایی: روحانی اندیشمند

فارس: ‌آیت‌الله صادق لاریجانی

فدایی: روحانی جوانی که تلاش می‌کند خوب عمل کند

فارس: سیدحسن خمینی

فدایی: روحانی جوانی که آرزوها در سر دارد

فارس: احمدی‌نژاد

فدایی: لجباز و یک دنده

فارس: مرحوم منتظری

فدایی: کمر امام را شکاند

فارس: سید محمد خاتمی

فدایی: قبول دارد فتنه خیانت به ملت بود ولی جرات محکوم کردن و اعتراف ندارد؛ یک ضرب‌المثل است می‌گویند غوره نشده مَویز شده یعنی از بی‌کسی اصلاحات شد رهبر اصلاحات

فارس: اصلاح‌طلبی

فدایی: آنچه به لحاظ سیاسی متعارف شده مساوی با فتنه ولی اصلاح‌طلبی حقیقی خوب است

فارس: بهزاد نبوی

فدایی: فتنه‌گر سیاسی

فارس: مشایی

فدایی: اغواگر

فارس: غلامحسین الهام

فدایی: یار احمدی نژاد

فارس: قالیباف

فدایی: مدیر اجرایی

فارس: علی لاریجانی

فدایی: عنصر سیاسی

فارس:‌محسن رضایی

فدایی: چقدر خوب بود نماد رزمندگان و جنگ می‌ماند

فارس:‌سعید جلیلی

فدایی: سعید جلیلی

فارس: حسن روحانی

فدایی: رئیس جمهور قانونی کشور

فارس: غرضی

فدایی:زحمت کش و وفادار به نظام

فارس: عارف

فدایی: مردد بین فتنه و اصلاح‌طلبی

فارس: حدادعادل

فدایی: فرهنگی و سیاستمدار صادق

فارس: ولایتی

فدایی: سیاستمداری که عرصه سیاست داخلی را خوب تشخیص نمی‌دهد.

فارس:‌ ‌ناطق نوری

فدایی: می‌توانست بازوی رهبری باشد

فارس: علی مطهری

<s

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

نویسنده: مهدی آئین پرست ׀ تاریخ: چهار شنبه 2 بهمن 1392برچسب:روحانی,تحریم,تدبیر و امید, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

CopyRight| 2009 , saitroshangari.ir.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com